درباره شهید
به نام خدا
مختصری از زندگینامه شهید:
خلاصه ای از زندگینامه ی شهید نورعلی (اکبر) بابایی شهید در مرداد ماه سال 1347 در شهرک فخر ایران در خانواده مسلمان چشم به جهان گشود.
وی از همان دوران کودکی دارای روحی سرشار از عشق به اسلام و قرآن بود و همواره انسانی هوشیار و کنجکاو بود. دوران ابتدایی را در مدرسه فخر ایران گذارند و همیشه با نمرات عالی در درس می درخشید اما در 9 سالگی با ماشین تصادف کرد و پس از مدتی مشخص شده که ضربه به مغز وارد شده است و باید تحت عمل جراحی قرار گیرد لذا به بیمارستان شماره 2 تهران منتقل شد و همان شب تحت عمل جراحی قرار گرفت اما این اغاز مبارزه علیه بیماری بود چرا که شدت ضربه به نحوی بود که شهید به مدت سه ماه امکان تکلم و حرکت خود را از دست داداه بود و تمام این مدت خانواده دست به دامان خدا و ائمه برای شفای حال شهید بودند تا اینکه به مدد مولا علی علیه السلام در شب 21 ماه مبارک رمضان با گفتن ذکر یا امیرالمومنین دوباره لب به سخن گشود
پس از طی مراحل بهبودی شهید مجددا به عرصه فراگیری عمل و دانش برگشت اما با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بر خود وظیفه می دانست که باید در این برهه از زمان نیز گوش به فرمان رهبر و رهرو راه دیگران برادران رزمنده اش باشد پس با دست بردن در شناسنامه خود عازم جبهه های جنگ شد
شاید بتوان گفت اولین مجروحیت شهید به عملیات پیروزمندانه خیبر برمی گردد اما این مجروحیت نیز او را شاید زمان اندکی از میدان نبرد دور نگاه داشت اما به محض یافتن سلامتی دوباره به صحنه نبرد بازگشت این چرخه حضور در جبهه و مجروحیت ها در عملیات هایی چون والفجر 8 و فکه ادامه داشت
اما این حضورها مانع ادامه تحصیل و درس او نشد تا انجا که سال 64 دو کلاس را باهم پشت سر گذاشت سال اخر درس را تنها دو ماه در کلاس درس حاضر شد و مجددا از همان راه مدرسه با سپاه حضرت محمد رسول الله رهسپار جبهه شد .
به قول از فرماندهان و هم رزمان شهید:
او در تمام طول جنگ از خود ایثار و شهامت و شجاعت زیاد نشان می داد و همیشه در صف خط شکنان بودسرانجام در عملیات پیروزمندانه کربلای 5 به ارزوی وصل یعنی رسیدن به شهد شیرین شهادت در سن 18 سالگی رسید و دعوت حق را لبیک گفت و به خیل شهدای عزیز اسلام پیوست .
